کد مطلب:234311 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

فرمان پادشاه
اذا اوحی الملك الیهما اطرق منصتا لهما حتی یسمع منهما ثم یجیب بما یرید فیترجم عنه اللسان بادوات كثیرة منهما ریح الفؤاد و بخار المعدة.

عبارات فوق یكی از ادله ی عقلی و نقلی بر اثبات تجرد روح است.

زیرا جسم و ماده یك خاصیت بیشتر نمیتواند داشته باشد و یك كار بیشتر نمیتواند انجام دهد چنانچه چیزی بتواند بكارهای مختلفی بپردازد و در چیزهای متعددی تأثیر كند معلوم میشود فوق همه آنهاست و از همه آنها مجرد و برهنه است و چون تمام احساسات و ادراكات از هر نوع منسوب بروح و كار اوست پس روح ناچار باید فوق همه محسوسات و مدركات باشد. این یكی از ادله قوی تجرد روح است عبارت فوق علاوه بر آنكه بیان مزبور را ثابت و روشن میكند مطلب سابق را نیز تأیید و مبرهن مینماید زیرا صریحا میگوید درك كننده ی واقعی قلب است نه جوارح و اعضا.

امام علیه السلام میفرماید: وقتی قلب بگوش امر كرد و اجازه داد كه صوتی را وارد خانه او كنند ساكت و بی توجه به همه چیز میماند تا از راه گوش چه میشنود و آنچه را شنید جواب میگوید زبان جواب او را بآلات و ادوات زیادی ترجمه میكند.

ظاهرا مراد از ریح الفؤاد هوائی است كه از قلب به سوی ریه و قصبه خارج میشود و مقصود از بخار معده بخاریست كه از معده بسوی



[ صفحه 89]



تجاویف ریه متصاعد میگردد.

یا همان روح بخاری است كه از كبد بسوی آلات نفس بالا میرود.



[ صفحه 90]